Javad Mahdavi

The Personal Blog of Javad Mahdavi

The Personal Blog of Javad Mahdavi

Javad Mahdavi

The Personal Blog of Moahamad Javad Mahdavi
وبلاگ شخصی محمد جواد مهدوی

صفحه ای برای جبران هر آنچه که به تحریر درنیامد...!

در شبکه های اجتماعی

twitter Instagram twitter
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۳۰ آبان ۹۸، ۰۶:۴۸ - مُسـافِــــ ـری ا‌ز دِیـــارِ بِـــــی کَسِیــ
    🤕🤕

دو سالگی

دوشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۷، ۰۸:۱۶ ب.ظ

از روزی که حس تنهایی ام انقدر وخیم شد که مجبور شدم نوشتن این وبلاگ رو شروع کنم حالا 730 روز میگذره.دوسال گذشت و این جا و این نوشته های بی مخاطب و بدون بازدیدم تنها دلخوشی های من توی زندگی شدن.قبلاً زیاد وبلاگ نوشتم ولی هیچوقت وبلاگ شخصی نداشتم.این دو سال که وارد دانشگاه شدم شاید برعکس این که آدم دور و برم زیاد هست اما خیلی تنهام.خیلی از اوقاتم به تنهایی میگذره؛و خب چه التیامی بهتر از "نوشتن"؟!

هر چی که بزرگ تر میشم یاد میگیرم که دیگه گله از تنهایی نکنم.شاید علت اصلیش اینه که انتخاب خودم بوده،ولی از اینکه همین نوشتن ها و فیلم و کتاب و ساز و... جای خالی هر چیزی رو برام پر کردن راضی ام.دوست دارم ادامه بدم.به زندگی نه البته زیاد دید خوشایندی ندارم ولی به نوشتن و دیدن و شنیدن هنوز علاقه مندم.

توی جشن تولد دوسالگی این وبلاگ یه قولایی بهش دادم.می خوام هر چیزی که تجربه می کنم رو اینجا بنویسم.مطمئنم هر چی بزرگ تر میشم چون روز به روز تنها تر میشم اینجا روز به روز رونق بیشتری میگیره.درس و دانشگاه و مهندسی عمران دانشگاه صنعتی اصفهان رو که بزاریم کنار،من هستم و یک ویولن دوست داشتنی و یک مشت کتاب که روز به روز بیشتر میشن و یه لب تاپ واسه نوشتن این وبلاگ و تعداد خیلی زیادی فیلم و سریال که همه ی تایم روزانه ی من رو پر می کنه.خب این ها نمی تونه خیلی موضوعات مناسب و جذابی برای پر کردن وبلاگم باشه ولی خب مجبورم!

سعی می کنم بیشتر از قبل از آدما فاصله بگیرم.اینجوری راحت ترم.فکر میکنم اونا هم خیلی راحت تر باشند!آدمایی که همشون رو دوست دارم،ولی همیشه از دور!همه ی آدمای این دنیا توی خانوادم برام خلاصه شدن و همه ی این دنیای بزرگ توی اتاقم!اینجور منزوی زندگی کردن رو دوست دارم؛هرچند ازش متنفرم و متنفرند(!) ولی خیلی دوستش دارم!

از روزی که به این جا اومدم بجز دست نوشته های هر از چند گاهی ام فقط شعر و کتاب و موسیقی و سینما موضوع این وبلاگ بوده و از این به بعد هم فراتر نخواهد رفت.چقدر هنر رو دوست داشتم همیشه...

دیگه امیدوار به یک حالِ خوب و آرمان شهرِ رویایی برای خودم نیستم ولی مُسَکّن های خودمو خوب میشناسم؛"وبلاگ عزیزم" !

نظرات  (۱)

  • فرید شاملو
  • می نویسیم چون هستیم

    ...
    پاسخ:
    دقیقاً ♥
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی